لینک یادداشت منتشر در انصاف نیوز

کژکارکرد ساختاری و پدیده رفتاری فرزاد حسنی

img

دکتر عباس نعیمی جورشری، جامعه شناس در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:

فرزاد حسنی به عنوان یک ابژه اهمیت جامعه شناختی ندارد اما به عنوان یک تیپ اجتماعی و یک مدل رفتاری مهم است. شناخت فردگرایانه این پدیده ره به خطا خواهد برد مگر آنکه ذیل ساختارهای موجود درک شود. چه ساختارهای کلان و چه ساختارهای خرد. براین مبنا با دو محور عمده وجود دارد.

محور نخستین باز می گردد به این نکته که ایران امروز واجد تضادهای متعددی است. از تضادهای قومیتی گرفته تا تضادهای سیاسی. در این بین تضاد طبقاتی جایگاه خاصی دارد خصوصا که در دهه هشتاد و سیاستگذاری های نادرست دولتی این تضادها تشدید هم شد. کاهش ابعاد طبقه متوسط افزایش ابعاد طبقه ضعیف انجامید.

ساختار تولیدی و توزیعی در طبقات مادون، واجد مناسبات فرهنگی ویژه ای است. در این ساختار شکل متمایز از ارتباط بازتولید می شود که به تعبیر روانشناسی آدلر عقده حقارت در آن رشد می نماید. نتیجتا با یک انسان تحقیر شده مواجه هستیم که اعتماد بنفس خود را در تنش معیشتی از دست داده است. شانیتش به درجاتی پایین تر فرو افتاده و همجون یک سیبل تحت حمله و تحقیر قرار میگیرد اما ناتوان از دفاع است.

این همان فردی است که بطور موردی مخاطب فرزاد حسنی در آن برنامه قرار گرفته است.

jorsheriمحور دوم باز میگردد به ساختارهای تحرک عمومی.
تحرک اجتماعی عمودی به این معناست که فرد طی زمان به مراتب بالاتری دست پیدا کند. جایگاه اجتماعی اش تغییر می کند و بهبود می یابد.

در جوامع مختلف، مناسبات قدرت این تحرک ها را رقم زده است. ایران امروز نیز بر همین منوال قرار دارد. مکانیسمی که فردی در تیپ رفتاری فرزاد حسنی در آن رشد می کند و به لحاظ شغل و منزلت بالغ می شود، متاثر از مناسبات قدرت است.
مناسباتی دیوانی که چاپلوسی و لفاظی و مدح کردن در آن مغتنم و موثر است.
اهرمی برای تحرک عمودی.
فرزاد حسنی به عنوان یک تی
پ در این مدار قابل ارزیابی است که به مدد توانایی های فردی و مهارت سخنوری در این ساختار بالا رفته است.

بنابراین حضور متقابل این دو تیپ رفتاری محصول ساختارهای بیمار اجتماعی است. ساختارهایی که بجای کارکرد، کژکارکرد دارد.