لینک یادداشت منتشر در انصاف نیوز

در جامعه شناسی احزاب چند دسته نظریه به چشم می خورد که مشخصا به دو ساختار حزبی متفاوت دلالت دارند.

نخست نظریاتی که تحولات اجتماعی سیاسی را ناظر بر ساختار حزبی منسجم، معین و فعال تحلیل می کنند. دوم نظریاتی که تحولات را ذیل ساختار حزبی بی ثبات، غیرفعال و ناکارامد نظاره می کنند.

دسته ی اول نظریات به کار جامعه ای مانند ایران نمی آید و خاص کشورهایی با نظام حزبی موثر و درآمد سرانه ی بالا است. با این حال دسته ی دوم نظریات بر تحولات جوامع در حال توسعه مانند ایران امروز قابل انطباق است.

در جوامعی از این دست کنشگری سیاسی توسط احزاب هدایت نمی شود زیرا احزاب به درستی شکل نگرفته اند فلذا نفود اجتماعی جدی ندارند.

در این جوامع مناسبات افراد متاثر از منافع فردی و باندی است. روابط شدیدا شفاهی است. «ارادت ورزی» شاخصه ی مهمی است که جایگاه و بهره مندی افراد را از ثروت و قدرت تعیین می کند.

مشاهدات دقیق جامعه شناختی بیانگر این نکته است که هرچه از تهران به سوی شهرستان ها و هرچه از کلانشهرها به سمت روستا حرکت کنیم، غلظت این پدیده بیشتر می شود.

بر همین اساس است که تهران در انتخابات مجلس ۷ اسفند ۱۳۹۴ مانند نظریات دسته ی اول عمل می کند با آنکه حزب موثر وجود ندارد لکن «جناح» جایگزین حزب شده است.

با این حال عملکرد رای در شهرستان ها و شهرهای کوچک متفاوت است. همین امر سبب می شود الگوی واحد برای کنشگری سیاسی – به ویژه انتخاباتی – جامعه ی ایران نادرست باشد.

بنابراین دو کلیدواژه ی منافع ملی و منافع محلی از هم متمایز شده است.