مقاله زیر در فصلنامه ی علمی پژوهشی "پژوهش های راهبردی سیاست"، سال دوم، شماره 6 ، پیاپی 36 ، پائیز 1392 منتشر شده است.


چکیده

به عنوان « ایران: استعمار سرخ و سیاه » هدف اصلی مقاله ی حاضر عبارت است از ارزیابی مقاله ی

عامل شتابزا در روند انقلاب اسلامی ایران. درواقع پرسش عمده ی این مقاله بدین قرار است که مقاله ی

مذکور چگونه به عنوان عامل شتابزای انقلاب ایران عمل کرده است. بر این اساس نظریه ی تحول

انقلابی چالمرز جانسون چارچوب نظری مقاله را شکل داده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که

به نام مستعار احمد رشیدی مطلق در تاریخ 17 دی 1356 در « ایران: استعمار سرخ و سیاه » چاپ مقاله ی

روزنامه ی اطلاعات به عنوان یکی از عوامل شتابزای انقلاب ایران بوده است که به دنبال آن زنجیره ی

شکل گرفت و به حرکت انقلاب ایران شتاب بخشید. روش تحقیق « تظاهرات - مراسم چهلم » مکرر

مقاله، تاریخی است و روش گردآوری دادهها نیز کتابخانهای است.

واژگان کلیدی: انقلاب اسلامی، عامل شتابزا، چالمرز جانسون، احمد رشیدی مطلق


عباس نعیمی* - شهناز کریمی** - علی مرشدیزاد***

(93/4/ 92 پذیرش: 4 /12/ (دریافت: 20


* دانشجوی دکترای جامعهشناسی سیاسی دانشگاه آزاد علوم واحد علوم تحقیقات تهران (نویسنده ی مسئول)

Email: abbasnaeemi.j@gmail.com

** دانشجوی دکترای جامعهشناسی سیاسی دانشگاه آزاد علوم واحد علوم تحقیقات تهران

Email: hahnazkarimi2007@gmail.com

*** استادیار علوم سیاسی و مطالعات انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد

Email: alimorshedizad@yahoo.com

( 40 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36



مقدمه

حرکتهای انقلابی از آغاز تا پایان برای رسیدن به پیروزی مراحلی را سپری می کند که هر

مرحله سهم خاصی در پیشبرد انقلاب دارد. اما مرحلهای که آتش انقلاب را برافروختهتر

میکند و سرعت تحولات را بالا میبرد همانا وقوع عاملی است شتابزا که در واقع، مرحله ی

ویرانگری و برانداختن نظام موجود و سرنگونی حکومت مستقر را رقم میزند. به واقع میتوان

گفت عامل شتابزا همسویی و همآوایی نظام سیاسی و سیستم اجتماعی را به هم میریزد و منشأ

بروز رویدادهایی میگردد که ویرانی نظام سیاسی موجود را در پی خواهد داشت.

انقلاب 1357 در ایران را میتوان ذیل همین نگرش بررسی نمود. در مورد عوامل شتابزای

انقلاب اسلامی، نظرات و دیدگاه های مختلف ارائه شده است. برخی نقش شعار حقوق بشر

کارتر، عده ای بروز مرض سرطان در شاه و بعضی هم اقدامات سریع شاه در مدرنیزاسیون ایران

55 ). در این میان آنچه که بسیاری از نظریهپردازان و : را مطرح کرده اند (محمدی، 1370

صاحبنظران به عنوان عامل شتابزا بر آن صحه میگذارند عبارت است از درگذشت مشکوک

مصطفی خمینی فرزند امام خمینی در شهر نجف و انتشار مقاله ای در روزنامه ی اطلاعات که به

واسطه ی آن اعتراضات انقلابی سرعت بیشتری گرفت. پس از انتشار مقاله ی مذکور، احساسات

مردم سخت جریحه دار شد و با توسل به مراسم مذهبی و سنتی، در یک حرکت پیوسته و

زنجیروار، قیام هایی در قم، تبریز، یزد و سایر شهرستان ها شکل گرفت و قدرت بالقوه ی بسیج

342 ). به دنبال آن، : جامعه ی مذهبی ایران را به مخالفان و منتقدان رژیم نشان داد (گرین، 1385

حادثه ی 17 شهریور، هجرت امام خمینی به فرانسه، راهپیمایی عظیم مردم در روزهای عید فطر،

تاسوعا و عاشورای 57 روی داد که پایههای حکومت پهلوی را به شدت لرزاند و منجر به

انقلاب اسلامی ایران در بهمن آن سال گردید.

دایرهی وسیع علل و عوامل وقوع انقلاب ایران، پژوهشگران را بر آن داشته است تا هر کدام

از منظری خاص به بررسی این پدیده بپردازند. آنچنان که میتوان وقایع تاریخی متعددی را

برشمرد که اگر به شکل دیگری یا در زمان دیگری رخ میداد، چه بسا در مسیر اعتراضات

که در 17 دی 1356 « ایران و استعمار سرخ و سیاه » انقلابی تغییری وارد میشد. انتشار مقاله ی

380 ). نوشتار حاضر : منتشر شد یکی از بارزترین مصادیق این گونه وقایع است (میلانی، 1380

در صدد است که با استفاده از تئوری انقلاب چالمرز جانسون به بررسی نقش مقاله ی نامبرده به

در انقلاب اسلامی ایران بپردازد. بنابراین پس از طرح چارچوب نظری، به « عامل شتابزا » عنوان

41 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

به عنوان یکی از عوامل شتابزا « ایران و استعمار سرخ و سیاه » بسترها، محتوا و پیامدهای مقاله ی

در انقلاب اسلامی ایران پرداخته خواهد شد.

مبانی نظری

چالمرز جانسون جزو آن دسته از نظریهپردازان انقلاب است که ذیل نظریه ی کارکردگرایی

3). مبنای نظری جانسون، توجه - 2 : ساختاری به تحلیل تحول انقلابی میپردازند (تیلور، 1388

به جامعه به عنوان یک سیستم هماهنگ و متعادل است که حاصل تلفیق نگرش کارکردی و

107 ). جانسون در تعریفنظام اجتماعی اینطور قلم می راند: : سیستمی است (منوچهری، 1390

نظام، معرف گروهی از عناصر است که به طریقی خاص در کنار هم قرار گرفته اند تا »

مجموعه ای را تشکیل دهند. عناصر نظام، دارای روابطی خاص یعنی وابستگی متقابل بوده و در

.( جانسون، 53،1363 ) « حالتتعادلی قرار دارند

از منظر چالمرز جانسون، انقلاب وقتی روی می دهد که یک دولت؛ مشروعیت، اعتبار و

( Legitimacy Crises) اعتماد خود را نزد ملت خود از دست بدهد و دچار بحران مشروعیت

220 ) و این هنگامی اتفاق می افتد که دولت به ارزشهای اجتماعی حاکم : بشود (پناهی، 1391

بین نظام (Dysfunction) در بین مردم توجه نکند. در نتیجه یک ناهماهنگی کژکارکردی

اجتماعی و دولت یا نظام حاکم پیشمی آید. یکنظام اجتماعی وقتی دچار بحران می شود که

ارزشهای اجتماعی "سینکرونیزه" نشوند، یعنی مانند چرخدنده های ماشین، دنده ها جا نروند.

این ناهماهنگی هنگامی پیش می آید که ارزشهای جدید و نامتناسب با نظام اجتماعی (یعنی

ارزشهای مغایر با ارزشهای سنتی) وارد جامعه شوند. ارزشهای جدید، به نوبه ی خود از

طریق مدرنیزه کردن جامعه و با ورود تکنولوژی جدید که یک تحول سریع را موجب

می گردند، وارد جامعه می شوند. وقتی فرآیند و جریان انقلاب آغاز گردد، آنگاه این جریان

توسط عوامل شتاب بخشتقویتمی گردد. مهمترین این عوامل شتاب بخشعبارتند از:

-1 پیدایشیکرهبر قوی الهامدهنده یا پیامبر؛

-2 شکست ارتشدر یکجنگکه موجبتضعیفروحیه و سازمان آن گردد؛

.( -3 تشکیل یکسازمان نظامی انقلابی مخفی (رفیعپور، 42:1377

چالمرز جانسون تعریف آرتور باوئر از انقلاب را مبنای تحلیل تحول انقلابی قرار می دهد،

انقلابها عبارتند از تلاش های موفق و ناموفق که به » : باوئر انقلاب را اینگونه تعریف می کند

( 42 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

جانسون، ) « منظور ایجاد تغییراتی در ساخت جامعه از طریق اعمال خشونت انجام می گیرند

17،1363 ). به نظر چالمرز جانسون مهمترین ویژگی شرایط انقلابی عبارت است از فقدان

اعتبار، کاهش قدرت یا فقدان آن، یعنی رکود قدرت که با استفاده مستمر از زور انعکاس

.(166 : مییابد (کوهن، 1387

از نظر چالمرز جانسون نظام نامتعادل عرصه ای است که انقلاب بر آن رخ می دهد. به بیان

دیگر تا زمانی که ارزشهای یکجامعه و واقعیتهای محیطی آن با هم سازگار باشند، جامعه

از انقلاب مصون است. او اشاره می کند که دو منبع اصلی ایجاد تحول یا فشارهایی که می توانند

حالت تعادلی را مختل کنند و در تمام جوامع مشاهده شده اند عبارتند از نخست فشارهای

محیطی و دوم فشارهای ارزشی؛ یعنی عدم موفقیت در دستیابی به ارزشهای آرمانی که مورد

.(91 : قبول همگان باشد (نعیمی، 1392

جانسون معتقد است که منابع اصلی ایجاد تحول بر اساس ریشه داشتن در داخل و خارج

نظام به چهار نوع قابل تمیزند:

-1 منابع خارجی تغییر در ارزشها مانند ورود عقاید و ایدئولوژیهای خارجی به درون

جامعه ی متعادل؛

-2 منابع داخلی تغییر در ارزشها مانند پیدایش عقاید یا مصلحین درون نظام؛

-3 منابع خارجی تغییر در محیط مانند تأثیرات انقلاب صنعتی؛

.(52 : 4 -منابع داخلی تغییر در محیط مانند رشد جمعیت یا پیدایش گروههای جدید (بشیریه، 1387

البته فشارها میتوانند ناشی از هر دو نیز باشند مانند استعمار که هم از ساخت ارزشی و هم

از شرایط محیطی متأثر است. در چنین جامعهای که از حالت تعادل خارج شده که افراد به

گروههایی با علایق و عقاید کاملاً متضاد تقسیم میشوند زیرا هر گروه نسبت به نظامی که باید

جانشین نظام ارزشی قدیم گردد نظری خاص ارائه میدهد. در واقع عنصر متغیر در ایجاد

جدایی بین گروهها ایدئولوژی آنان است یا به عبارت دیگر ساخت ارزشی – سیاسی بخصوص

هریک از آنها. با حضور ایدئولوژی، جامعه به دو جبهه ی خاص تقسیم میشود: اول - افراد

علاقهمند به بقای نظم موجود؛ دوم- آنان که دارای علایق و ایدئولوژی موجود در جهت تغییر

.(88-89 : نظام موجودند (جانسون، 1363

از نظر جانسون دو دسته علل در بروز انقلاب وجود دارد که جانسون آنها را شروط لازم و

کافی میداند. شروط لازم یا غیر مستقیم اشاره به فشارهایی دارد که توسط نظام اجتماعی غیر

43 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

متعادل ایجاد میشود. مهمترین ویژگی یک نظام نامتعادل در بروز انقلاب همانا رکود قدرت

است که برابر میباشد با اتکا به قوه ی قهریه برای حفظ تمامیت نظام اجتماعی و نیز توانایی

.(53 : رهبران برای ایجاد تحولات سریع و قاطع در شرایط عدم تعادل است (بشیریه، 1387

علت کافی و نهایی بروز انقلاب حوادثی است که بطور اتفاقی رخ میدهد مثل شورش

مینامد، (X factore) نظامیان. این رویدادها که چالمزر جانسون آنها را عامل شتابزا

سرعتبخش حرکت انقلابی است. این عوامل، فشارهایی هستند که میتوانند در جامعهای که

دچار رکود قدرت و ضعف اعتبار شده است، حرکت انقلابی را سرعت بخشند (جانسون،

.(97 :1363

در یک تقسیمبندی دیگر میتوان چشمانداز مدنظر جانسون را برای وقوع انقلاب با فرض

حالت عدم تعادل، در قالب سه پارامتر زیر تمیز داد:

الف) ایدئولوژی: که حاکی از ساخت نظام ارزشی است و با ساخت ارزشی موجود متفاوت

است و عمدتاً در شرایط عدم تعادل و بحران شکل میگیرد. بر این اساس ایدئولوژی ها دارای

سه عنصر ارزشها، هدفو وسیله یا فرهنگانتقالی خواهند بود.

ب) انعطاف ناپذیری نخبگان: که همواره در حرکتهای انقلابی زمینه ی مساعد و بعضاً

قطعی برای بروز انقلاب است. به نظر جانسون، نخبگان اساساً در اثر عواملی همچون ساخت

طبقاتی خشک، فساد طبقه ی حاکم، مسدود بودن راههای حرکت اجتماعی و استقرار وابستگان

بی قابلیت در مناصب عالیه، به نوعی منزوی گرایی نیل یافته، انعطافناپذیر می شوند.

ج) عوامل شتابزا : که شامل آن دسته از عواملی است که با ظاهر ساختن ناتوانی نخبگان در

حفظ انحصار خود بر قوه ی قهریه، با توجه به ساخت نظام و گروه ارزشی، بروز انقلاب را

.(128 : ممکن و یا قطعی می نمایند (ملکوتیان، 1376

(X Factor) عامل شتابزا

عامل شتابزا یک واقعه ی مجزا است که وحدت کاذب نظام و سیستمی را که به نوعی بر

ممانعت قهرآمیز از بروز خشونت مردمی استوار است، دچار خلل و دستخوش شکاف می سازد.

در را به روی تلاشهایی برای سرنگون کردن نخبگان حاکم میگشاید و « عامل شانس » این

7). از : سبب شتابدهی به بسیج نارضایتی شده، آن را به انقلاب تبدیل میکند (تیلور، 1388

دیدگاه چالمرز جانسون، این عوامل به سه گونه اند:

( 44 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

اول- بخشی از عوامل، به طور مستقیم بر قوای مسلح حکومت تأثیر می گذارند و استحکام

نیروهای نظامی را می گسلند، یعنی عوامل دارای تأثیر منفی بر انضباط، سازماندهی، ترکیب و

وفاداری نظامیان که از عمده ی عوامل بروز این عدم کارآیی و گسستگی است. این عوامل به

دو زیر مجموعه قابل تفکیک هستند:

الف) تماسهای دوستانه ی اعضای ارتش با عامه ی مردم که به عقاید انقلابی این امکان را

می دهد تا در صفوف ارتش راه یابند و وحدت ارتش را تضعیف نمایند و حتی وجود این

ارتباطات ممکن است نخبگان را قانع کند که ارتش به عنوان عامل اصلی حفظ نظام موجود،

قابل اعتماد نیست.

ب) شرایط نامطلوب و درگیری فرماندهها که منجر به نزاع و شورش های درون ارتش

می شود.

دوم) آن دسته از عواملی که بخشی از فرهنگ انتقالی یک ایدئولوژی محسوب میشوند

مانند باور طرفداران آن به پیروزی و اعتقاد طرفداران یک ایدئولوژی مبنی بر این که

می توانند بر قوای مدافع حاکمیت فایق آیند. از این دست عوامل، این موارد قابل توجه اند: این

باور که خداوند در وقت مناسب به انقلابیون یاری خواهد رساند و اینکه حمله به یک دژ

نظامی، تمامی مردم را به حمایت از مهاجمین برخواهد انگیخت و بالاخره اینکه یکاعتصاب

عمومی، راه مؤثری برای ضربه زدن به قوه ی قهریه حاکمان است، و مانند اینها.

سوم) این دسته از عوامل به راهبرد جنبشهای انقلابی مربوط میشود که میتواند شامل

.(7 : سازماندهی یک کودتای برقآسا یا مبارزه ی چریکی طولانی مدت باشد (تیلور، 1388

بتوان به این نتیجه رسید که به طورکلی، عوامل « جانسون » شاید با تأمل در این گفته های

شتابزا درصورت وقوع در جامعه ای متعادل و فعال بدون بروز رکود در قدرت، مرتفع می شوند

لیکن در شرایط نامتعادل و بحرانی، مردم را به این نتیجه گیری هدایت خواهند کرد که قوه ی

قهریه حکومتی قابل دوام نیست. درواقع عوامل شتابزا در جوامع سالم و متعادل به آسانی جذب

.(92 : می شوند و شورشو اغتشاشرا به دنبال ندارند (نعیمی، 1392

اما در شرایط عدم تعادل و رکود قدرت، راههای پیش روی رهبران و نخبگان را می توان به

دو طیف کلی اصلاحات تدریجی و انعطافناپذیری کامل تقسیم نمود. وظیفه ی اصلی نخبگان

سازگاری ساخت ارزشی جامعه با شرایط زمانی و محیطی و ایجاد قواعد رفتاری است. تحقق

موفق اصلاحات تدریجی در گرو دو عامل است:

45 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

-1 آشنایی حکام با شرایط اجتماعی 2- قابلیت آنها در تشخیصاینکه کدام عنصر ساخت

99 ). در صورت عدم : ارزشی برای تداوم فرهنگ موجود ضرورت دارد (جانسون، 1363

کامیابی در این امر جامعه به سمت انقلاب فرو خواهد غلتید. در مجموع نظریه ی تحول انقلابی

166 ): بدکارکردی : از نظر جانسون را میتوان به شکل زیر فرموله نمود (کوهن، 1387

چندجانبه (عدم تعادل نظام + رکود قدرت فراگیر) + مصالحهناپذیری نخبگان حکومتی +

عوامل شتابزا = انقلاب

:(94 : مدل تحول انقلابی چالمرز جانسون به صورت زیر قابل ترسیم است (نعیمی، 1392

( 46 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

یافتههای پژوهش

به عنوان عامل شتابزا در انقلاب اسلامی « ایران و استعمار سرخ و سیاه » -1 بسترهای مقاله ی

ایران

در اواسط دهه ی 1350 حکومت پهلوی با عنوان ژاندارم منطقه آرامشی را تجربه میکرد

که به ذهن کمتر تحلیلگری فروپاشی آن به فاصله ی چند سال خطور مینمود. وجود ارتش

عظیم دارای سلاح های پیشرفته و پشتیبانی یک پلیس مخفی کارآمد (ساواک) که توان

سرکوب هرگونه مخالفتی را ایجاد کرده بود و وجود یک دیوان سالاری گسترده متکی بر

پول های کلان نفتی شکل دهنده ی ساختار سیاسی نظامی آن بود. لذا طبیعی به نظر می رسید که

پا یه های حکومت پهلوی استوار و ویران نشدنی به نظر آید آن گونه که شاه در رویای قدرت

مطلق در جشن های 2500 ساله تخت جمشید خواستار آسوده خوابیدن کوروش شود تا خود

پاسدار ایران زمین باشد.

حمایت ایالات متحده ی آمریکا نیز به عنوان عامل تقویتکننده بینالمللی این ساختار عمل

11 دیماه ) کرد. در ضیافت شام شاه برای کارتر (رئیس جمهور آمریکا) در آغاز سال 1978

ایران، مرهون شایستگی شاه » : 1356 )، وی در سخنانی اینگونه درباره ی شاه ایران سخن گفت

در رهبری کشور میباشد زیرا توانسته است ایران را به صورت جزیره ی ثبات در یکی از

پرآشوبترین نقاط جهان در آورد. این تحلیلی است از شما اعلیحضرت و رهبری شما و

احترام و ستایش و عشقی که ملت به شما دارد...... نظریات ما در مسائل مربوط به امنیت نظامی

متقابل، با هیچ کشوری به اندازه ایران نزدیک نیست و من نسبت به هیچ رهبری مانند شاه، این

58 ). سخنان : نجاتی، 1371 ) « همه احساس حقشناسی عمیق و دوستی صمیمانه ندارم

ستایشآمیز کارتر در مورد شاه، علتی بود از مجموعه عللی که شاه را نسبت به پشتیبانی بی قید

و شرط آمریکا مطمئن گردانید تا راه را برای فشارهای سیاسی بر مخالفان داخلی هموار بیند.

شاید نتیجه چنین امنیت خاطری باشد. برای بررسی « ایران و استعمار سرخ و سیاه » انتشار مقاله ی

و تحلیل چرایی وقوع جرقه انقلاب ابتدا باید نگاهی داشت به شرایط و اوضاع ایران در دهه ی

.( 1970 (دهه 1350

سیاستهای مختلف شاه از اوایل دهه ی 1950 تا دهه ی 1970 در عمل تقریباً همه ی

گروههای اجتماعیای را که واجد پایگاه مردمی و حایز اهمیت بودند از خود راند. هنگامی که

ارتش حکومت مصدق را در سال 1953 سرنگون کرد. شاه از حمایت اکثر افسران ارتش و

47 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

همچنین بسیاری از گروهها مانند طبقه ی بالای زمیندار، بازرگانان ثروتمند بازار و رهبران

مذهبی برخوردار بود. اما این همه تا اواسط دهه ی 1970 بود. انقلاب سفید شاه به شدت باعث

کاهش نفوذ ملاکان شده بود. اقدامات اقتصادی دیگر و سیاستهای فرهنگی و دینی به منافع

تجار بازار لطمه زده و مخالفت اکثر روحانیون را برانگیخته بود. حکومت شاه که از حمایت این

گروههای مهم محروم شده بود و نتوانسته بود وفاداری گروههایی را که نیز عمداً از اصلاحات

منتفع شده بودند (مانند دهقانان دریافت کننده ی زمین) جلب کند، عمدتاً به وفاداری ارتش،

دیوانسالاری دولتی، صاحبان صنایع ایرانی، سرمایهگذاران خارجی و ایالات متحده وابسته شد.

در شرایطی که فرصتهای معنادار برای مشارکت سیاسی باعث نارضایتی در میان طبقه متوسط

شده بود، دگرگونیهای مهم اقتصادی، سرخوردگی گستردهتری را به دنبال داشت.

1968 به پنج میلیارد - درآمد حاصل از فروش نفت از حدود یک میلیارد دلار در سال 1969

1975 افزایش یافت. منافع - 1972 و بیست میلیارد دلار در سال 1976 - دلار در سال 1974

حاصل از فروش نفت به شکلی نامناسب نصیب طبقات بالا و متوسط جدید شد. نابرابری میان

این طبقات و توده ی مردم در سراسر ایران در حدی چشمگیر افزایش یافت. بسیاری از فقرا

شاهد بهبود سبک زندگی خود بودند، اما ثروتی که نصیب طبقه بالایی میشد، مصرف

چشمگیرشان باعث بیان فزآینده نارضایتی میگشت. شتاب کم و بیش بیپروای شاه در

توسعه ی فنی و نظامی پس از سال 1973 مجموعهای از مشکلات ملی را به وجود آورد،

مشکلاتی چون هزینههای فزآینده واردات، سمتگیری اقتصاد به سوی وابستگی به بیگانگان،

سیل عظیم مهاجرت به شهرهای پر ازدحام و عدم وجود مسکن ارزان قیمت در شهرها

.(73-72 : (دفرونزو، 1379

در سال 1977 در نتیجه ی رشد پایبندی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ناشی از سیاستهای

نابجا و نامردمی دولت، ناآرامی سیاسی در ایران رشد اساسی کرده بود. این مسائل بر برخی از

گروههای جامعه خیلی جدیتر از بقیه اثرگذاشت و تفاوتهای قابل توجهی در میزان ناآرامی

گروههای مختلف پدید آورد (گازیوروسکی، 349: 1371 ). پایگاه اجتماعی جنبش مخالف

چهار جزء سازنده داشت: طبقه متوسط جدید، دانشجویان، طبقه کارگر صنعتی و اتحاد محکم

بافتی از طبقه ی متوسط سنتی و طبقه ی پایین شهری و روحانیت شیعه. تفاوت جنبش جدید با

جنبشهای اوایل دهه ی 1950 و دهه ی 1960 این بود که روحانیت شیعه و نه مصدقیها بر این

.( جنبش مسلط شدند (همان، 354

( 48 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

سال 1356 سال سرنوشتسازی برای انقلاب اسلامی بود؛ از جمله وقایعی که در این سال

رخ داد و و بر سرعت حرکت انقلاب اثر گذاشت میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1 - مرگ

مشکوک مصطفی خمینی فرزند امام خمینی در نجف در 1آبان 2 ،1356 - انتشار مقاله ی

در روزنامه ی اطلاعات در 17 دی ماه 1356 .( نقل به « ایران؛ استعمار سرخ و سیاه » توهینآمیز

.( مضمون از کتاب ریشههای انقلاب اسلامی، 128 ) و (منصوری، 1375

و توزیع « آیتالله خمینی » سر آنتونی پارسنز سفیر سابق انگلیس در ایران، اظهارات

گسترده ی نوار سخنرانیهای ایشان را در جای جای ایران عامل اساسی به خشم آمدن شاه ذکر

مدتی بود که شاه و مقامات دولتی از پخش نوارهای بیانات آیتالله خمینی و تأثیر » : میکند

فزآینده ی آن در ایجاد تشنج و هیجان عمومی احساس نگرانی میکردند، در اوایل ژانویه

تصمیم گرفته شد که برای بی اعتبار کردن {آیتالله}خمینی مطالبی علیه او منتشر شود...

بعضیها گفتند که این کار، یک تصمیم و ابتکار از سوی داریوش همایون وزیر اطلاعات وقت

بوده است، ولی با توجه به شکل حکومت پهلوی و سلسله مراتب تصمیمگیری در رژیم چنین

: پارسنز، 1362 ) « تصمیمی باید از طرف شخص شاه یا ساواک یا هیئت دولت اتحاذ شده باشد

.(99

ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران، در خاطرات خود درباره ی تظاهرات در قم

جوش و خروشی که در شهر قم » : بدون اشاره به چاپ مقاله ی ارتجاع سرخ و سیاه مینویسد

وجود داشت با تظاهراتی که در فوریه ی سال 1978 در شهر برپا شد، به نقطه اوج خود

رسید..این حادثه آغاز یک سلسله تظاهرات زنجیرهای دیگر در قم و سایر شهرهای ایران بود

.(132 : که روز به روز بر دامنه و وسعت آن افزوده شد (سولیوان، 1372

احمدعلی مسعود انصاری، موضوع اختلافنظر و درگیری هویدا با آموزگار را، به عنوان

معرفی میکند که در پی انتشار مقاله به پا خاست. به باور انصاری، نخست وزیر « آشوبی » مسئول

معزول(هویدا)، با این اقدام میخواست دولت جدید را (که در رأس آن رقیب دیرینهاش که

اکنون هم بر ریاست قوهی مجریه و هم تشکیلات حزبی تکیه داده بود) با مشکل مواجه سازد

آنهم یک گافی بود » : 76 ). مهدی بازرگان در اینباره معتقد است -75 : (مسعود انصاری، 1373

و اگر این گاف را نمیکردند، شاید این اندازه وحدت و پشتیبانی نمیشد. همیشه در دنیا در هر

پیروزی دو عامل وجود دارد که ناشی از دو وجهه است: یکی جنبه ی مثبت کارهایی است که

شخص میکند، یکی کارهایی است که حریفش و دشمنش میکند ولی به نفع او تمام میشود،

49 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

مأمور وزارت « ژوزف کرافت » مهدوی، 210:1372 ). همینطور ) « آنهم از آن چیزها بوده است

احساس من این است که بخشی از انگیزهی چاپ مقاله » : خارجه ی آمریکا در ایران آورده است

.(382 : میلانی، 1382 ) « درگیر کردن دولت آموزگار با مخالفان مذهبی است

نخستین کشتارهای انقلاب در سال 1978 در یکی از روزهای ماه ژانویه در قم اتفاق افتاد.

این واقعه در جریان اعتراضات طلاب و روحانیون به انتشار مقالهای در روزنامه ی اطلاعات بود.

در این مقاله به آیتالله خمینی اهانت شده بود. در این هنگام دیدگاه اصلی راهنمای ایالات

متحده در مقابل ایران هنوز کاملاً پابرجا بود؛ در نتیجه آمریکا احساس نمیکرد که مسئولیت

یکی از مأموران « جان استمپل » . دارد برای حفظ تاج و تخت پهلوی دست به اقدام عملی بزند

وزارت خارجه ی آمریکا در تهران در ایام انقلاب در مورد موضع آمریکا به صراحت نوشته

جان کلام آنکه پرزیدنت کارتر تصمیم گرفته بود، رفع این بحران را به خود شاه » : است

442 ). کابینهی کارتر با این تصمیم که شاه بهتر از هرکس : زونیس، 1370 ) «... واگذار کند

دیگری میداند چطور با مشکلاتش برخورد کند، نوعی استراتژی حداقلی را اتخاذ کرد که

2روز » : می نویسد « همه سقوط میکنند » متضمن دخالت هرچه کمتر بود. گری سیک در کتاب

پس از انتشار مقالهی روزنامهی اطلاعات یک راهپیمایی مذهبی در قم ترتیب داده شد. نیروهای

دفتر ادبیات ) «. پلیس با گشودن آتش تعدادی از طلاب را به قتل رساندند. انقلاب آغاز شده بود

.( 446 : انقلاب اسلامی، 1377

در واقع ارزیابی نادرست شاه از ضعف علما و افول دیدگاههای اسلامی بنیادگرایانه باعث

شد او به اقدامی مبادرت کند که صدمات فراوانی به دنبال داشت. مجلس دست نشاندهی او در

سال 1976 با تصویب قانونی، تقویم رسمی ایران را تغییر داد و تقویم اسلامی را که مبدأ هجرت

پیامبر از مکه به مدینه بود، به تقویم شاهنشاهی تبدیل کرد که مبدأ آن بنیانگذاری سلطنت

ایران توسط کوروش کبیر بود. بسیاری از مؤمنان این تغییر را یک اقدام ضد اسلامی خشمآور

.(74 : تلقی میکردند (دفرنزو، 1379

در اواخر سال 1977 پس از بیش از دو دههی حکومت مستبدانه، که به شکلی فزآینده

پایگاه اجتماعی حمایت از سلطنت را محدود میکرد، تعدادی از شرایط مناسب برای انقلاب

نیز به طور همزمان وجود داشت:

گروههای متعدد ناراضی که بسیاری از آنها تفاوتهای ایدئولوژیک عمدهای با یکدیگر

داشتند همه در احساس خصومت شدید نسبت به شاه و امپریالیسم خارجی که شاه را نماینده آن

( 50 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

میدانستند، سهیم بودند. این مسأله باعث شد که حداقل وحدت لازم میان جناحهای انقلابی رو

به گسترش شکل بگیرد. حال آنکه هیچ یک به تنهایی قدرت برانداختن شاه و تشکیل یک

( حکومت انقلابی را نداشت (همان، 75

نارضایتی تودههای مردم به دلیل نابرابری، حملات رژیم به سنتهای اسلامی، مقامات مذهبی

و بازار و تورم شدید همراه با رشد بیکاری و کاهش دستمزد طبقهی کارگر افزایش پیدا کرد.

تشدید سرخوردگی تودهها با کاهش موقت سرکوب برای راضی کردن حکومت کارتر تقارن

یافت. این دگرگونی همراه با این برداشت است که رژیم شاه دیگر از حمایت بی قید و شرط

ایالات متحده برخوردار نیست، باعث فوران خصومت از طریق سلسلهای از تظاهرات

اعتراضآمیزی شد که هر روز ابعاد گستردهتری مییافت. آزادی زندانیان سیاسی باعث تشویق

انتقاد عمومی از سلطنت به ویژه از جانب اعضای ناراضی طبقهی متوسط جدید شد. به طور خاص

در 12 ژوئن اعضای جبهه ملی 20000 هزار نسخه از نامه سرگشادهای را منتشر کردند که در آن از

از حکومت اقتدارطلبانه دست بکشد... نظام تکحزبی را رها کند، اجازهی » : شاه خواسته شده بود

آزادی مطبوعات و تشکلهای سیاسی را بدهد، همهی زندانیان سیاسی را آزاد سازد و یک

.(75 : دفرنزو، 1379 ) « حکومت انتخابی مردمی بر اساس قانون اساسی 1906 اتخاذ کند

شاه و مشاوران او به زودی دریافتند که اصلاحات محدود، اما چشمگیر آنها باعث انفجار

فزآینده نارضایتیهایی میشود که قبلاً سرکوب شده بود. آنها تصمیم گرفتند، تفرقه میان

گروههای ضدشاه را با تلاش برای بی اعتبار ساختن و منزوی کردن امام خمینی یعنی سرسختترین

مخالف شاه دامن بزنند. اما این تاکتیک اشکالی جدی داشت؛ شاه با شاخصکردن امام خمینی،

تصویر آیتالله را به عنوان مهمترین شخصیت اپوزیسیون، که رژیم از او بیش از همه در هراس

است، تقویت کرد. این بعد از راهبرد رژیم، عملاً رهبری انقلاب را به جای جنبشهای مخالف، اما

.(76 : میانهروتر طبقهی متوسط به دست بنیادگرایان مذهبی سپرد (دفرونزو، 1379

چیزی که در قم اتفاق افتاد این واقعیت را نشان داد که حرکت مخالفین به اندازهی کافی

.(136 : قوی و سازمان یافته است که به طور واقعی دولت را به مبارزه بطلبد (استمپل، 1378

حرکت قم به دولت نشان داد که مشکلات کوچک سیاسی به سرعت دارد بزرگ میشود و نیز

این امر را بیشتر روشن ساخت که پلیس برای جلوگیری از اغتشاشات آموزش کافی ندیده

است. به دید قشر متوسط شهری؛ قم درهم کوبیدن افسانهی شکستناپذیری رژیم پهلوی را

آغاز کرده بود. برای اولین بار بسیاری از روشنفکران وفادار، دربارهی امکان جانشینی برای

51 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

حکومت دیکتاتوری ایران که همیشه در گذشته وجود داشته است، به اندیشه پرداختند

136 ). مراسم چهلم شهدای قم در تبریز، مراسمی متفاوت بود. چیزی که در : (استمپل، 1378

این روز در این شهر اتفاق افتاد، تبریز را به "علامت راهنمایی" مسیر انقلاب ایران تبدیل کرد

137 ). درواقع حوادث سال 1356 مقدمهای است بر انقلاب و سیاستی که : (استمپل، 1378

.(340 : نیروها را جمع میکند (مدنی، 1362

یوسف مازندی خبرنگار سابق یونایتدپرس در ایران، در خاطرات خود از وقایع قم و انتشار

مینویسد: " برخلاف شاه که می پنداشت با چاپ مقالهی « ایران و استعمار سرخ و سیاه » مقالهی

افشاگرانه پروندهی سیاسی آیتالله خمینی بسته خواهد شد، انتشار آن نه تنها نظر شاه را تأمین

نکرد، بلکه تحت تأثیر واکنش خشن بسیاری از روحانیون و مردم، چهرهی تقریباً فراموش

.(598 : شدهی آیتالله خمینی، یکباره مجدداً در جامعه ایران مطرح شد(مازندی، 1373

به عنوان عامل شتابزا در انقلاب اسلامی ایران « ایران و استعمار سرخ و سیاه » 2 - محتوای مقالهی

7 ژانویهی 1977 ) در روزنامهی اطلاعات مقاله ای با عنوان ) عصر روز 17 دی ماه 1356

به قلم احمد رشیدی مطلق انتشار یافت که در آن به شدت « ایران و استعمار سرخ و سیاه »

آیت الله خمینی مورد حمله و اهانت قرار گرفته بود.

محافل سیاسی و مطبوعاتی داخل و خارج ایران تهیهی این مقاله را به داریوش همایون وزیر

اطلاعات کابینهی آموزگار نسبت می دهند. برخی نیز فرهاد نیکخواه را نویسندهی آن می دانند.

داریوش همایون در یادداشتهایی که بعدها درخارج از ایران، دربارهی علل فروپاشی رژیم

پهلوی منتشر کرد مدعی است که مقاله به دستور شاه در دفتر هویدا تهیه شده و او از محتوای

.(204- مقاله اطلاعی نداشت (هوشنگ مهدوی، 205 ،1372

1356 روزنامهی اطلاعات /10/ در بخشی از متن مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه( 17

شماره ی 2536 )آمده است:

.....مالکان که برای ادامهی تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزیر، از روضهخوان تا

چاقوکش را در اختیار داشتند، وقتی با عدم توجه عالم روحانیت و در نتیجه مشکل ایجاد موج

علیه انقلاب روبه رو شدند و روحانیون برجستهی حاضر به همکاری با آنها نشدند، درصدد

یافتن یک (روحانی) برآمدند که مردی ماجراجو، بیاعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز

استعماری و به خصوص جاهطلب باشد و بتواند مقصود آنها را تأمین نماید و چنین مردی را

آسان یافتند.

( 52 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

مردی که سابقهاش مجهول بود و به قشری ترین و مرتجعترین عوامل استعمار وابسته بود و

چون در میان روحانیون عالیمقام کشور با همهی حمایت های خاص، موقعیتی به دست نیاورده

بود، در پی فرصت می گشت که به هر قیمتی هست، خود را وارد ماجراهای سیاسی کند و اسم

و شهرتی پیدا کند.

روحالله خمینی، عامل مناسبی برای این منظور بود و ارتجاع سرخ و سیاه او را مناسبترین

فرد برای مقابله با انقلاب ایران یافتند و او کسی بود که عامل واقعهی ننگین روز پانزده خرداد

شناخته شد.

بود. دربارهی انتصاب او به هند، هنوز حتی نزدیکترین « سید هندی » روحالله معروف به

کسانش توضیحی ندارند. به قولی، او مدتی در هندوستان به سر برده و در آنجا با مراکز

معروف شده است. « سید هندی » استعماری انگلیس ارتباطاتی داشته است و به همین جهت به نام

تخلص می کرده « هندی » قول دیگر این بود که او در جوانی اشعار عاشقانه می سروده و به نام

است و به همین جهت به نام هندی معروف شده است و عده ای هم عقیده دارند که چون

تعلیمات او در هندوستان بود، فامیل هندی را از آن جهت انتخاب کرده است که از کودکی

تحت تعلیمات یک معلم [هندی] بوده است.

آنچه مسلم است، شهرت او به نام غائلهساز پانزده خرداد، به خاطر همگان مانده است.

کسی که علیه انقلاب ایران و به منظور اجرای نقشهی استعمار سرخ و سیاه کمر بست و به دست

عوامل خاص و شناخته شده علیه تقسیم املاک، آزادی زنان، ملی شدن جنگلها، وارد مبارزه

شد و خون بیگناهان را ریخت و نشان داد هستند هنوز کسانی که حاضرند خود را صادقانه در

اختیار توطئهگران و عناصر ملی بگذارند.

در ادامه نیز اتهامات دیگری از سوی نویسنده یا نویسندگان مقاله به امام خمینی نسبت داده

شده بود (بهشتی سرشت و صابر دمیرچی، 1387 ). این مقاله روحانیون ضد رژیم را به همکاری

پنهانی با کمونیستهای بینالمللی برای بی اثر کردن دستاوردهای انقلاب سفید متهم کرد

.(623 : (آبراهامیان، 1377

این مقاله بر مبنای معیارهای غربی یک توهین ملایم بود، اما مقاله در حوزههای دینی شیعه،

134 ). به : بخصوص در قم که مرکز علوم الهی ایران است، توفانی به پا کرد (استمپل، 1378

دنبال دیدار کارتر از ایران و رودررویی خونین قم، مخالفین مذهبی به سوی حرکتی سریعتر

روی آوردند. این اولین حملهی مستقیم و عمومی به روحانیت بود که آنهم در مقدسترین

53 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

شهر ایران اتفاق افتاد. این اتفاق شبکهی مساجد را متأثر کرد. آنچه که در قم اتفاق افتاد اولین

آزمایش واقعی بود که ارزش و شایستگی رسانههای گروهی دولتی را در قبال شبکهی مسجد

.( نمایان کرد.(همان: 135

به نظر میرسد این مقاله حاوی چند نکتهی اساسی است:

در این مقاله استعمار سرخ (کمونیسم) و استعمار سیاه (روحانیت) دشمنان مشترک تاج و

تخت شاهی محسوب میشوند. در این مقاله بین دو جریان روحانیت انفکاک ایجاد میشود؛

جریان روحانیت سنتی در سیاستدخالتی نداشتهاند و جریانی که آیتالله خمینی پیش قراول آن

بوده و علَم مبارزه بر ضد شاه را برافراشته است. در واقع در این مقاله سعی در ایجاد دو دستگی

در بین روحانیت آن زمان در تعامل با حکومت داشته است. شواهد تاریخی نشان میدهد که

شاه که در آن مقطع زمانی خود را در اوج قدرت میدید، به واقع به دنبال سنجش دیدگاهها و

حساسیتهای جامعه به ویژه دربارهی قشر روحانیت بود که پساز واقعهی 15 خرداد 42 حضور

پر رنگی به رهبری آیتالله خمینی در مخالفت با حکومت داشتند. موج اعتراضات شکل گرفته

پس از انتشار مقاله ی مذکور نشان از میزان حساسیت جامعه دارد. به نظر میرسد هدف اصلی

حکومت شاه از انتشار این مقاله جلوگیری از همسویی گروههای مخالف درون نظام

(کمونیستها و مذهبیون) بوده است.

در هرحال این مقاله موجی از اعتراض و نارضایتی را در جامعه بر انگیخت، اعتراضهای

اولیه از شهر قم شنیده شد که به درگیری مردم و روحانیون با نیروهای امنیتی منجر گردید و

عدهای کشته و زخمی شدند. این حرکت سرآغازی بود برای شکلگیری ناآرامیهای سه

.( مرحلهای چهلمها (آبراهامیان، 624،1377

( مراسم چهلمین روز کشتار مردم قم( 29 بهمن 1356

( مراسم چهلمین روز کشتار مردم تبریز( 10 فروردین 1357

( مراسم چهلمین روز کشتار معترضان به واقعهی تبریز ( 19 اردیبهشت 1357

سه تاکتیک حکومت شاه برای مقابله با تظاهرات مردم را میتوان اینگونه تمیز داد:

مرعوب ساختن رهبران مخالف غیر مذهبی

کنار گذاشتن برخی از سیاستهایی که موجب خشم بازار و روحانیون میانهرو شده بود.

تلاش دولت آموزگار برای پایین آوردن هزینهی روز افزون زندگی (عامل اقتصادی

.(628-627 : عمدهی نارضایتی طبقهی متوسط) (آبراهامیان، 1377

( 54 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

در اینجا نویسندگان مقاله محل بحث نیستند، اما آنچه که از اسناد تاریخی و یادداشتهای

برخی از رجال آن دوران برمیآید میتوان به نیات سیاسی این نامه پی برد.

هویدا سرانجام با ترتیب انتشار مقالهی توهینآمیز نسبت به آیتالله خمینی در روزنامهی »

اطلاعات، کاریترین زهر خود را به حکومت آموزگار ریخت، غافل از آنکه اگر آموزگار با

اینکار مسند قدرت را از دست خواهد داد، او جانش را بر سر آن خواهد گذاشت. مقالهی

کذایی به ابتکار هویدا از دربار تهیه شده و شاه که پساز سفر کارتر به ایران و تمجید و ستایش

از شاه، بیشاز پیشبه خود غرّه شده بود، بر انتشار این مقاله صحه گذاشت و حتی لحن آن را

تندتر کرد. مقاله از طریق وزیر اطلاعات کابینهی آموزگار (داریوش همایون) بدون اینکه

طلوعی، ) « نخست وزیر از مضمون آن اطلاع داشته باشد به روزنامهی اطلاعات ارسال شد

(754 - 753 :1374

احسان نراقی، از قول یکی از مأموران ساواک که در زندان با او سخن گفته است،

دراین باره چنین میگوید:

داستان از این قرار بود که پس از فوت حاج آقا مصطفی خمینی [اول آبان 56 ] در نجف،

شخصیت های ملی و مذهبی در داخل و خارج از کشور طی نامه های متعدد به آقای خمینی

تسلیت گفتند. یاسر عرفات هم نامهی تسلیتی برای آقای خمینی فرستاد. ایشان جوابی تند در سه

صفحه نوشت و در آن یادآور شد عزای من فقط بابت مصطفی نیست؛ تازمانی که شر این آدم

(شاه) از سر ما کم نشود، عزادارم. میدانید که جلسه های ختم آن مرحوم در تهران و

شهرستان ها برگزار شد و در این مراسم تظاهراتی مبنی بر حمایت از آقای خمینی آشکار شد.

نصیری، رئیسساواک، در گزارش های خود به شاه وقتی متن نامه ها واعلامیه های آقای خمینی

را میفرستاد، شاه خیلی ناراحت میشود و میگوید: باید خمینی را رسوا کرد. لذا دستور تهیه

مقاله ای را به نصیری داد تا ایشان را مورد حمله قرار دهد. نصیری نامه را تهیه کرد. شاه پساز

.(242 - 241 : خواندن متن نامه گفته بود این کافی نیست؛ تندتر بنویسید (تبرائیان، 1381

این مقاله را حاصل خشم شاه از اعلامیهی امام ،« معمای هویدا » عباس میلانی نیز در کتاب

مبنی بر رنگباختن غم فقدان فرزند در مقابل جنایات رژیم میداند، ولی تهیه ی این مقاله را به

هویدا نسبتمیدهد:

لحن تند اعلامیه، شاه را به خشم آورد. در جا دستور داد ساواکمقاله ای در جواب اعلامیه »

تدارککند و در آن آیت الله خمینی را از روی کینه به عنوان هندیزاده ای که جاسوس بیگانه

55 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

بوده، به باد حمله بگیرد. شاه در همان روز، بیآنکه به ساواک چیزی بگوید، به هویدا هم

.« دستوری مشابه داده، هویدا هم بلافاصله کار تهیهی مقاله را به دو نفر از همکاران محول کرد

وی همچنین با اشاره به نقشداریوشهمایون در اینباره مینویسد:

چهل و هشت ساعت بعد از فرمان خشمآگین شاه، هویدا به داریوش همایون که در آن »

زمان وزیر اطلاعات بود، زنگزد و گفت: مقاله ای هست که باید آن را به فرمان اعلیحضرت

چاپ کنید. آن را به وسیلهی پیک مخصوص به دفتر کارتان فرستادم. دقایقی بعد، یکی از

کارمندان دفتر هویدا وارد اتاق کار همایون شد. پاکتی مهر و موم شده به همراه داشت، از

پاکت های رسمی وزارت دربار. آن را برای سردبیر روزنامهی اطلاعات فرستاد... وقتی از او

پرسیدم که چرا پاکت را باز نکرد، جوابی ساده داشت. میگفت چون میدانستم اگر امر شاه

.( 380  382 : میلانی، 1382 ) « باشد، دیگر چاره ای جز چاپ مقاله نخواهیم داشت

به عنوان عامل شتابزا در انقلاب اسلامی « ایران و استعمار سرخ و سیاه » -3 پیامدهای مقالهی

ایران

نخستین واکنش در برابر این مقالهی توهینآمیز، در روز 18 دی 1356 اتفاق افتاد؛ یعنی یک

روز پس از درج مقاله در روزنامهی اطلاعات. طلاب مدرسهی خان قم پس از خواندن قسمتهایی

از آن، هنگامی که به نام امام خمینی رسیدند، صلوات بلندی فرستادند و از همان لحظه تظاهرات و

167  169 ). عصر همان روز : شعار آغاز شد (مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386

روزنامهی اطلاعات را در روزنامه فروشیها پاره کردند و علیه مدیر و نویسندگان آن شعار دادند.

فردای آن روز ( 19 دی) طلاب و گروهی از مردم در قم در خیابانها به تظاهرات پرداختند، بازار

تعطیل شد. در چند نقطه بین مردم و مأمورین انتظامی زد و خورد روی داد. عدهای کشته و تعداد

.(67 : زیادی مجروح شدند، شماری از روحانیون نیز دستگیر و تبعید شدند (نجاتی، 1371

نیکی. آر. کدی، شمار کشتهشدگان را بیش از 70 نفر تخمین می زند.

روز بعد [ 18 دی]، طلبه های مراکز آموزشی قم دست به یک تظاهرات وسیع و تحصن زدند

که توسط نیروهای امنیتی رژیم درهم شکسته شد. درنتیجه، بین دو گروه برخورد شدیدی روی

داد که در عرض دو روز به مرگ بیش از 70 تن انجامید. این، خونینترین حادثه بعد از حوادث

.(358 : 1342 ) شمسی بود (کدی، 1377 ) سال 1963

گرچه  کدی درخصوص تلفات تظاهرکنندگان راه مبالغه را پیموده است و طبق شواهد،

تعداد تلفات نباید بیش از شش هفت نفر بوده باشد (مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی،

( 56 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

231 )، ولی چیزی که بیشتر توجه همگان را بر می انگیزد، بازتاب های قیام 19 دی قم :1386

است. این واقعه، سرآغاز تظاهراتی بود که هر چهل روز یک بار تشدید میشد، بدین صورت

که هر چهلمی سبب شهید شدن شماری دیگر می شد و زمینه را برای حوادث تازه ای در چهلم

بعدی فراهم می آورد. تظاهرات بعدی که در ادامهی تظاهرات قم به وقوع پیوست، در تبریز

اتفاق افتاد و در آنجا نیز به کشته و مجروح شدن عده ای انجامید. پس از آن، نوبت تهران،

مشهد، اصفهان، شیراز و شهرهای دیگر بود.

روز 29 بهمن 1356 به مناسبت چهلم شهدای قم، مردم تبریز تظاهرات وسیعی ترتیب دادند.

هزاران تن در خیابان ها به راه افتادند و با سر دادن شعارهای طرفداری از آیت الله خمینی و علیه

رژیم، سینماها و مشروب فروشی ها را درهم کوبیدند. به بانکها و چند ساختمان دولتی حمله

کردند... چند قرارگاه پلیس و محل حزب رستاخیز مورد تهاجم قرار گرفت. با شدت گرفتن

تظاهرات تانکهای ارتش به صحنه آمدند و در زد و خورد بین مردم و نیروهای انتظامی که تا

.( نیمه شب ادامه یافت، تعداد زیادی کشته و مجروح شدند (نجاتی، 1371،72

با این وجود در فاصلهی هر چهلم، واشنگتن فکر می کرد اوضاع توسط شاه کنترل شده

است، ولی هر مراسم چهلمی وسیعتر و پرجمعیتتر از مراسم پیشین بود، بهگونه ایکه در

تابستان همان سال، این مراسم ها جنبهی سراسری به خود گرفت و دولت در شهرهای اصفهان،

.(149 : شیراز، تبریز و اهواز، حکومت نظامی برقرار کرد (روبین، 1363

.( پهلوی، بی تا: 154 ) « اتحاد نامقدس سرخ و سیاه دانست » شاه شورشهای قم و تبریز را نتیجهی

به دنبال تظاهرات و شورش مردم تبریز، تظاهرات دیگری به مناسبت چهلم شهدای تبریز در

شهرهای یزد، قم، مشهد، خمین، اصفهان، نجفآباد، میانه، رضاییه و چند شهر دیگر برپا شد.

طی بهار 1357 در چند شهر بزرگ ایران از قبیل مشهد، اصفهان، تبریز، اهواز، خرمشهر، یزد،

زنجان، تظاهرات علیه رژیم به شورش انجامید و گروه زیادی کشته و مجروح شدند. با گذشت

زمان، ادامهی اعتراض مردم در شهرهای ایران بالا گرفت و به نافرمانی گسترده و نهایتاً انقلاب

.(73 : تبدیل گردید (نجاتی، 1371

استراتژیهای سرکوب نیز ناکارآمد گشته بود؛ زیرا اگر در گذشته نیروهای مخالف شاه به

صورت پراکنده اقدام می کردند یا احیاناً در مقابل هم قرار داشتند، اکنون حول محور امام

خمینی جمع شده بودند. در واقع، مذهبیون رهبری را در براندازی رژیم پهلوی به دست آورده

بودند و شاه نیز هر اقدامی انجام داد، چه تعویض رئیس ساواک یعنی عزل نصیری و انتصاب

57 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

ناصر مقدم به جای وی، و چه تغییر کابینه های متعدد، نتوانست در برابر موج شتابناک تحولات

بایستد در نتیجه نظام سلطنتی پهلوی دوم طی انقلاب 1357 سقوط نمود.

نتیجهگیری

تحول انقلابی ایران در یک نگرش ساختاری قابل توضیح است که فراهم کنندهی

اعتراضات مردمی گشت. اما بر بستر این ساختارها، کنشگری خاص جهت شتاب گرفتن

را که « ایران و استعمار سرخ و سیاه » حرکت انقلابی و تحصیل آن قابل تشخیص است. مقالهی

با اسم مستعار احمد رشیدی مطلق در 17 دی 1356 در روزنامهی اطلاعات منتشر شد، میتوان

واجد چنین نقشی دانست. این مقاله معلول حوادث نزدیک چندی بود از جمله: 1- درگذشت

ناگهانی حاج آقا مصطفی خمینی و فرستاده شدن نامه های تسلیت از سوی افراد و شخصیت های

مختلف، از جمله یاسر عرفات که امام در پاسخ نامهی تسلیت آمیز او، پایان عزایش را نابودی

رژیم پهلوی عنوان کرد؛ 2-ورود و پخش نوارهای سخنرانی امام و خشم شاه از این اقدام، به

گونهای که وی را به شدت به واکنش واداشت؛ 3- سنجیدن توان نیروهای مذهبی توسط رژیم

پهلوی جهت هشدار به آمریکا دربارهی قدرت مذهبیون.

مقالهی فوق بنا به دستور شاه، به وسیلهی وزیردربار، هویدا، و تیم مطبوعاتی او تهیه شده بود

و سپس وزیر اطلاعات و جهانگردی کابینهی آموزگار، داریوش همایون، آن را در روزنامهی

اطلاعات درج نمود که با موجی از ناآرامی ها و تظاهرات ها در میان مردم و طلاب قم روبه رو

گشت و در پایان، با خشونت نیروهای امنیتی رژیم، به کشته و مجروح شدن شماری

ازتظاهرکنندگان انجامید.

در واقع این ماجرا، سرآغاز تظاهراتی بود که برای پاسداشت یاد و خاطرهی شهدا، از سوی

مردم، هر چهل روز یک بار اتفاق می افتاد. آنچه که در اینجا مهم است، تداوم این چهلم ها و

تشدید تظاهرات ضدرژیم در هر چهلم بعدی بود که با کشته و مجروح شدن عده ای، زمینه را

برای تشدید اقدامات در چهلم بعدی آماده می ساخت به گونه ای که این چهلم ها، قدرت

مذهبیون را در راهبری قیام مردم برضد رژیم پهلوی چه در داخل، چه خارج، مسجل ساخت و

به مخالفت ها، علیه رژیم عمق مذهبی بیشتر بخشید.

( 58 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

منابع

-مخبر، عباس(گردآورنده و مترجم)، ( 1371 )، سلسلهی پهلوی و نیروهای مذهبی به

روایت تاریخ کمبریج، تهران، نشر طرح نو.

-استمپل، جان دی،( 1378 )، درون انقلاب ایران،ترجمهی منوچهر شجاعی، تهران، موسسه

خدمات فرهنگی رسا.

تبیین انقلاب اسلامی ایران بر اساس تئوری تحول چالمرز » ،( -اکبری، نورالدین، ( 1388

.103- کتاب ماه علوم اجتماعی، شماره 23 ، بهمن 1388 ، صص 95 ،« جانسون

-آبراهامیان، یراواند،( 1377 )، ایران بین دو انقلاب، ترجمه ی احمد گلمحمدی و

محمدابراهیم فتاحی، چاپ دوازدهم، تهران، نشر نی.

-بشیریه، حسین، ( 1387 )، انقلاب و بسیج سیاسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

جرقهی انقلاب؛ بررسی تحلیلی » ،( -بهشتیسرشت، محسن و صابر دمیرچی، رسول،( 1387

مطالعات انقلاب اسلامی، پاییز 1387 ، شماره 14 ، صص ،« مقاله احمد رشیدی مطلق

.160-143

-پارسنز، آنتونی،( 1363 )، غرور و سقوط (خاطرات سفیر سابق انگلیسدر ایران)، ترجمهی

منوچهر راستین، تهران، نشر هفته.

-پناهی، محمدحسین،( 1391 )، نظریههای انقلاب: وقوع و فرآیند و پیامدها، تهران، سمت.

-پهلوی، محمدرضا، (بی تا)، پاسخ به تاریخ، تهران، بینا.

فصلنامهی تاریخ ،« انفجار یک مقاله و پسلرزههای آن » ،( -تبرائیان، صفاالدین،( 1381

.7- معاصر ایران، سال ششم، شماره 24 ، پاییز 1381 ص 48

-تبرائیان، صفاالدین،( 1382 )، وزیر خاکستری؛ بازشناسی نقش داریوش همایون در

حاکمیت پهلوی دوم، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.

-تیلور، استن، ( 1388 )، علوم اجتماعی و انقلابها، ترجمهی علی مرشدیزاد، تهران،

انتشارات دانشگاه شاهد.

-جانسون، چالمرز،( 1363 )، تحول انقلابی؛ بررسی نظری پدیدهی انقلاب،ترجمهی حمید

الیاسی، تهران، امیرکبیر.

56 ، تهران، دفتر /12/ 56 تا 29 /7/ جلد دوم 1 ،« روزشمار انقلاب اسلامی » ،(1377) - -- -

ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.

-دفرونزو، جیمز، ( 1379 )، انقلاب اسلامی ایران از چشم انداز نظری،ترجمهی حمیرا

مشیرزاده، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران.

59 ... « ایران استعمار سرخ و سیاه » ارزیابی مقاله ی

-رجال عصر پهلوی، ( 1378 )، داریوش همایون به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز

بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.

-رفیعپور، فرامرز،( 1377 )، توسعه و تضاد، تهران، انتشارات شرکت سهام انتشار.

-روبین، باری،( 1363 )، جنگ قدرت ها در ایران، ترجمهی محمودشرقی، تهران،

نشرآشتیانی.

. -روزنامهی اطلاعات، سال 1357 ، شماره 15506

-زونیس، ماروین،( 1370 )، شکست شاهانه؛ روانشناسی شخصیت شاه، ترجمهی عباس

مخبر، تهران، طرح نو.

- سولیوان، ویلیام و پارسنز، آنتونی، ( 1372 )، خاطرات دو سفیر؛ اسراری از سقوط شاه و

نقش آمریکا و انگلیس در انقلاب ایران، ترجمهی محمود طلوعی، تهران، انتشارات

علم.

1386 )، تهران، مؤسسهی ) ، - سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج 6

تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

-طلوعی، محمود، ( 1374 )، پدر و پسر، ترجمهی محمودطلوعی، تهران، نشر علم.

-قره باغی، عباس، ( 1368 )، اعترافات ژنرال (خاطرات ارتشبدعباس قره باغی)، تهران، نشر

نی.

-کدی، نیکیآر،( 1377 )، ریشه های انقلابایران، ترجمهی عبدالرحیم گواهی، تهران، نشر قلم.

-کوهن، الوین استنفورد، ( 1387 )، تئوریهای انقلاب، ترجمهی علیرضا طیب، تهران،

قومس.

-گازیوروسکی،مارک.ج،( 1371 )، سیاست خارجی آمریکا و شاه؛ بنای دولتی دست

نشانده در ایران، ترجمهی فریدون فاطمی،تهران، نشر مرکز.

مطالعاتی نظری، تطبیقی و » : -گرین، جرالد، ( 1385 )، بسیج مخالفان در انقلاب ایران. در

جک گلدستون، ترجمهی محمد تقی دلفروز، تهران،کویر. .« تاریخی در باب انقلاب

-گواهی، عبدالرحیم، ( 1379 )، ریشه های انقلاب اسلامی ایران، مؤسسه فرهنگی دانش و

اندیشه معاصر.

-مازندی، یوسف، ( 1373 )، ایران ابرقدرت قرن، به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی،

تهران، نشر البرز.

( 60 فصلنامه ی پژوهش های راهبردی سیاست، سال دوم، شماره 6، پاییز 92 (پیاپی 36

-محمدى، منوچهر، ( 1370 )، تحلیلى بر انقلاب اسلامى ایران، ج سوم، تهران، امیرکبیر.

-مسعود انصاری، احمدعلی، ( 1373 )، من و خاندان پهلوی، به کوشش محمد برقعی و

حسین سرافراز، تهران، نشر مهر.

-ملکوتیان، مصطفی، ( 1376 )، سیری در نظریههای انقلاب، تهران، نشرقومس.

-منصوری، جواد، ( 1375 )، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات

وزارت امور خارجه.

-منوچهری، عباس، ( 1390 )، نظریه های انقلاب، تهران، سمت.

سال ،« فصلنامهی تاریخ معاصر ایران »،( -مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران، ( 1381

. ششم، شماره 24 ، پاییز 1381

-میلانی، عباس، ( 1382 )، معمای هویدا، تهران، نشر آتیه.

-نجاتی، غلامرضا، ( 1371 )، تاریخ 25 سالهی ایران،ج 2، تهران،رسا.

ماهنامهی ره ،« واکاوی تئوری تحول انقلابی چالمرز جانسون » ،( -نعیمی، عباس، ( 1392

.95 - آورد گیل، شماره 12 و 13 ، فروردین و اردیبهشت 1392 ، صص 88

-هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، ( 1372 )، انقلاب ایران به روایت بی بی سی، تهران، طرح نو.

-هویدا، فریدون، ( 1374 )، سقوط شاه، ترجمهی ح. ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات.