25 آذر در تقویم ملی ایران روز پژوهش نام گذاری شده و همچون بسیاری مناسبتهای نظیر، مراسم های گرامیداشت برگزار می شود. بااینحال می توان پرسید که وضعیت پژوهش و پژوهشگران در ساختار اجتماعی-سیاسی ایران چگونه است؟
در این رابطه نکات زیر قابل اعتنا می باشد:
1. پژوهش رابطه مستقیم با نهاد دانشگاه دارد. فی الواقع متولی امر تحقیق نهاد آموزش است. بنابراین فعل پژوهش و فاعل پژوهشگری عمدتا از متن این جمعیت برخواهد خواست. موج گسترده مدرک گرایی، ماهیت دانش را به کالا تبدیل نموده است. دانش به مثابه کالا فاقد فهم صحیح سوژه و ژرفای تحقیقی است. تخلف مذکور به شکل پایان نامه نویسی خودش را بروز داده است که دو بعد دارد: خریدار و فروشنده.
2. کالایی شدن دانش ناظر بر فرم گرا بودن آن است. فرمالیته سازی و صورت گرایی دانش در قالب حجم گسترده فارغ التحصیلان مقاطع عالی قابل رصد است. می توان مشاهده نمود که سطح دانش متناظر با مقطع تحصیلی رشد پیدا نمی کند. دانش آموختگان مقاطع عالی غالبا توان تولید -حتی بعضا مصرف بهینه- محتوای رشته تخصصی خویش را ندارند. تنها اقلیتی از این جمعیت توانایی دارند تا به تحلیلگری داده ها و تولید دانش اصیل در تخصص خود بپردازند. اکثریت دیگر به عنوان خریداران کالای دانش ظاهر می شوند. آنها هزینه می کنند و علم دیگری را به نام خود ثبت می کنند.
3. بعد دوم کالایی شدن دانش ناظر بر بحران بیکاری فارغ التحصیلان می باشد. سالانه جمعیتی بزرگ از دانشگاه خارج می گردند که شرایط جذب در بازار را ندارند. بخشی از این جمعیت دارای تسلط کافی بر مباحث تخصصیشان هستند اما در جایابی شغلی ناکام می مانند. فروشندگان کالای دانش غالبا از این جمعیت می باشند. بعد دوم رابطه اقتصادی مذکور یعنی فروشندگان پایان نامه از این سنخ هستند.
4. پژوهشگران باقی مانده، خود دو دسته هستند:
الف. دسته نخست در سازمانهای دانشگاهی و دولتی اشتغال دارند. اول آنکه این جمعیت خود در معرض فروافتادن به زیست اداری و دور شدن از پژوهش قرار دارد.
دوم آنکه وابستگی آنها به ارتزاق دولتی محدودیتهای خاص خود را به همراه دارد و عرصه تحقیق را تنگ می کند.
سوم آنکه بعضا سواستفاده اساتید از تحقیقات دانشجویی خطری بالقوه برای اخلاق پژوهشی است. نکته ای که در حال حاضر درباره مقالات دانشگاهی مشاهده می شود.
ب. دسته دوم پژوهشگرانی هستند که بدون وابستگی شغلی به نهادهای دولتی، بطور مستقل کار می کنند. آنها علی رغم مضیقه مالی همچنان در عرصه پژوهش فعال هستند. تولیداتشان نیز ارزشمند است. بخش مهمی از تولیدات علمی و تحرک فکری جامعه توسط این مجموعه تولید می شوند. وضعیت این طیف مشمول فشارهای فقر است. الزاما بایستی توسط نهادهای متولی دانش حمایت شوند اما ساختارها و اراده حمایتی لازم مشاهده نمی شود. جامعه نیز اگرچه نسبت به پژوهشگر احترام قائل بوده اما در گیر و دار مناقشات روزمره این احترام به بی تفاوتی بدل شده است.
اینگونه پژوهش و پژوهشگری در ایران زیر فشار فقر و فقدان سرمایه مالی، پرولتاریزه شده است!
سرنوشت تیره و تار برای اهل قلم که به اخلاق حرفه ای وفادار مانده است. اخلاق گرایی اش سبب شده متحمل خسارت اقتصادی و طبقاتی گردد. این فشارها و آسیبها برای پژوهشگران علوم انسانی خاصه جامعه شناسی بیش از سایر علوم است.
تهدیدی جدی که می توان آن را تهدیدی تمدنی دانست. آنچنان که فلاسفه عهد کهن گفته اند افول یک تمدن از آنجا آغاز می شود که اندیشمندانش را محترم نشمارد.
■ با احترام به 25 آذر روز ملی پژوهش